بنويسم عشق
بنويسم عشق من سلام اون يه تيکه خجالت مونده از بچگي رم بذارم پاي طاقچه آرزوها پشت صندوقچه يادگارياي دوران کودکي خيالت راحت ميشه ؟
اگه ميشه پس عشق من سلام .
شعر
چه کسي رو واست بنويسم وقتي آسمون تويي – ستاره ش تويي – باغچه ش تويي –
گلش تويي – ايوونش تويي – بارونش تويي – ليليش تويي – مجنونش تويي – فواره
ش تويي – گلدونش تويي اصلا هميشه همش فقط تويي.
دلم
ميخواد يه جوري زندگي کنم که آدما بهش ميگن عجيب ... فقط به تو سلام کنم
فقط با تو حرف بزنم فقط واسه تو دعا کنم دستم فقط تو دست تو باشه فقط تو
بهم بگي مريم فقط مريم تو با شم بجاش تو هم فقط مال من باشي .
ديدي گل سرخ وقتي ميخواد واسه پروانه ها جا باز کنه ديواره هاي قلبش ناخواسته ترک ميخوره من اونجوري دوستت دارم .
خيلي آروم واست مينويسم نبينم دلت از من بگيره نبينم واسه من اخم کني واسه ديگران بخندي .
آخه تا عاشقت شدم شاعرم کردي خودت نوشتي بازم برام بنويس .
خلاصه
که حسابي رو اسم همه خط کشيدي رو تموم شماره هاي جدول دلم عمودي افقي اون
خونه سياها اون حرفاي جا افتاده به خدا همش تويي آخه من از دست تو چيکار
کنم ؟
قول ميدم زود ياد بگيرم هموني بشم که تو ميخواي مثل حال و هواي آسمون .............
يه وقت نم نم يه وقت رعد و برق يه وقت تگرگ گاهي هم آفتابي ......
بستگي به چشماي تو داره اينجوري خوبه؟
کسي که راه رسيدن به تو رو بلد نيست